تندرستی

تندرستی و سلامت بانوان و آقایون

تندرستی

تندرستی و سلامت بانوان و آقایون

غذا, نوشیدنی, گوشت و میوه های مناسب فصل گرما و تابستان کدامند؟

ناصر رضایی‌پور, متخصص طب سنتی در رابطه با بخور و نخورهای فصل تابستان و راه‌های پیشگیری از بیماری در فصل بهار و تابستان، اظهار داشت: سیاهه خوراکی‌ها و نوشیدنی‌هایی که برای تابستان در پزشکی سنتی پیشنهاد داده شده نشان می‌دهد که پیشینیان ما هم از دانش تغذیه و هم از حکمت‌ها و عبرت‌های آن آگاه بودند. 

 

حکمای قدیم بهترین خوراک‌های تابستانه را خوراکی‌هایی می‌دانستند ضمن برخورداری از اعتدال،‌لطافت، سبکی، طبع سرد و گرم، فرو شوینده صفرا باشد تا بتوان با اطفای حرارت و خنک کردن بدن از آسیب‌های گرمی خشکی مفرط هوا و تاثیر آن در افزایش تولید خلط صفرا جلوگیری کند. 

 

غذاهای مناسب فصل تابستان 

 

بهتر است در فصل تابستان غذاهای سنگین و غلیظ زمستانه کنار گذاشته شوند و خوراک‌های معتدل‌ و سبک تابستانه به میان سفره‌ها آید. آش‌های ساده، رقیق و کم گوشت که با آب انار،غوره و چاشنی‌های کم ترش برای فصل تابستان خوراکی مناسبی به‌شمار می‌روند. 

 

نوشیدنی های مناسب فصل تابستان 

 

    شربت سکنجبین 

    شربت لیمو 

    غوره 

    ریواس 

    انار 

    نارنج 

    تمبر هندی 

    هندوانه 

    فالوده سکنجبینی 

 

  

میوه های مناسب فصل تابستان 

 

میوه‌های تر می‌خوش (ترش و شیرین) همچون: 

 

    آلو 

    آلبالو 

    گیلاس 

    آلوچه 

    توت سیاه 

    سیب 

    به 

    کدو 

    اسفناج 

    خیار 

 

نیز برای کاهش علائم آلرژی‌های تابستانه مفید هستند. 

 

بهترین گوشت ها برای مصرف در تابستان 

 

    ماهی قزل‌آلای تازه  

    ماهی کیلکا 

    جوجه مرغ 

    جوجه خروس 

    تیهو (نوعی کبک) 

    گوشت بزغاله 

 

بهتر است این ماهی‌ها پرورشی نباشد و با اندکی روغن کنجد آب‌پز شده باشند. همچنین جوجه مرغ، جوجه خروس، تیهو و گوشت بزغاله که با چاشنی‌های ترش تهیه شده باشند برای این فصل مناسب است.

هر غذایی فلسفۀ خودش را دارد

هر یک از ما به‌نحوی نامتوازن هستیم. مثلاً یکی از ما بیش‌ازحد متفکر یا احساسی است، دیگری صفات مردانه یا زنانهٔ زیادی دارد و شخصی دیگر بیش‌ازحد آرام یا بی‌قرار است. غذایی که ما دوست داریم، غالباً همان چیزی است که کمبودی را در بدن یا روان ما جبران می‌کند؛ یعنی غذایی که در ما تعادل ایجاد می‌کند. بدین‌ترتیب غذاها می‌توانند یاری‌مان کنند نسخه‌هایی کامل‌تر از خودمان را شکوفا کنیم.


لوس‌آنجلس ریویو آو بوکز — درحال‌حاضر غذا نزد ما بسیار محترم و مهم شمرده می‌شود. آشپزهای معروف، رژیم‌های غذایی، رستوران‌های جدید و برنامه‌های آشپزی توجّه زیادی را به خود جلب کرده‌اند. به نظر می‌رسد همۀ ما به آنچه می‌خوریم، حسّاس‌تر شده‌ایم. اما کمتر از خود پرسیده‌ایم غذا، به‌جز توان فیزیکی، چه چیزهای دیگری به ما می‌رساند.


این موضوع کمی عجیب به نظر می‌رسد. باوجوداین آشکار است که نمی‌توانیم غذا را فقط نوعی سوخت بدانیم که بدن برای تحرک از آن استفاده می‌کند. غذا در تأمین نیازهای روانی ما نیز مؤثر است و اگر این موضوع خوش‌حالتان می‌کند، باید بگویم غذا نوعی خاصیت شفابخشی دارد. این بدان خاطر است که هر غذایی نه‌تنها دارای ارزش غذایی۱ است، بلکه حامل چیزی است که شخص می‌تواند آن را نوعی ارزش روان‌شناختی بداند. وجود این ارزش با شخصیت غذا ارتباط مستقیم دارد. هرکدام از غذاها به شخصیت، جهت‌گیری و راهی منحصربه‌فرد برای درک جهان اشاره می‌کنند. که اگر این غذا به‌طرزی جادویی تبدیل به انسان می‌شد، به آن شکل در می‌آمد. شما می‌توانید نوعی جنسیّت، دیدگاهی منحصربه‌فرد، یک حالت روحی خاص و حتی بُعدی سیاسی به غذا نسبت دهید.


لیمویی را در نظر بگیرید. اگر بخواهیم از خاصیت غذایی آن صحبت کنیم، باید بگوییم هر صد گرم لیمو حاوی صد کالری انرژی، ۲.۸ گرم فیبر، ۲.۵ گرم شکر و چیزهایی ازاین‌دست است. اما از لحاظ روان‌شناختی نیز لیمو ترکیبات روان‌شناختی مخصوص خود را دارد. لیمو میوه‌ای است که با صدایی آرام و درعین‌حال گویا دربارۀ چیزهایی همچون جنوب، خورشید، سالم و امیدواربودن، صبح و سادگی سخن می‌گوید. لیمو ما را به عمل‌کردن دعوت می‌کند و از ما می‌خواهد خود را تقویت کنیم تا کارهای مهم را بر عهده گرفته و بر آنچه می‌دانیم باید بکنیم، تمرکز یابیم. لیمو رابطۀ خوبی با سانتیمانتالیسم ندارد: به‌شدّت صادق و درعین‌حال مهربان است. فندق را تصور کنید. این میوه نیز سرشار از مواد مغذی مفید است؛ اما همزمان پر است از چیزهایی مثل: خنکای پاییزی، بلوغ و پختگی، هوشیاری، خودکفایی و نوعی آراستگی کودکانه، مثل کودک ده‌ساله‌ای که کمد خود را تمیز و مرتب نگاه می‌دارد.


غذاها دربردارندۀ فلسفه‌های خوردنیِ زندگی‌اند؛ ما می‌توانیم با انجام‌دادن مستقیم‌ترین و قابل‌درک‌ترین کار یعنی خوردن، به این فلسفه‌ها نزدیک شویم. ما از لحاظ بدنی در حال خوردن و بلعیدن هستیم و درعین‌حال تلاش می‌کنیم غذای روحمان را نیز تأمین کنیم. می‌خواهیم غذاها به جنبه‌هایی مشخص از طبیعتمان کمک کنند و ضعف‌های روحی‌مان را اصلاح کنند. این همان چیزی است که خوردن را به چیزی بیش از سوخت‌رسانی و تجدید قوای بدن تبدیل می‌کند. غذا همچنین به متعادل‌ساختن روان‌های معیوب ما کمک می‌کند.


ما از غذاهایی که می‌خوریم، انتظار داریم به ما کمک کنند تا خصوصیات آن‌ها را در سطحی بالاتر به دست آوریم. می‌خواهیم آرامشِ اطمینان‌بخش آووکادو، سهولت انجیر در شهوت‌رانی، حریم خصوصیِ باشکوهِ حلزون و تعهّد سفت‌و‌سخت مارچوبه به فردیّت را فراچنگ آوریم. ما به‌واسطۀ سرسپردگی به شجاعت و قدرت به‌سراغ اِستِیک می‌رویم و عسل می‌خوریم تا میل به لذت‌بردن از سادگی در ما تقویت شود. ممکن است یک لیوان پر از شیر بخوریم تا بین زمان حال و روزهای گذشته دیواری ایجاد کنیم.


بیایید کارهایی را که غذا در سطح روان‌شناختی برایمان می‌کند، در یک جمله جمع‌بندی کنیم:


۱) غذا در ما توازن ایجاد می‌کند


هر یک از ما به‌نحوی نامتوازن هستیم. مثلاً یکی از ما بیش‌ازحد متفکر یا احساسی است، دیگری صفات مردانه یا زنانۀ زیادی دارد و شخصی دیگر بیش‌ازحد آرام یا بی‌قرار است. غذایی که ما دوست داریم، غالباً همان چیزی است که کمبودی در بدن یا روان ما را جبران می‌کند: غذایی که در ما تعادل ایجاد می‌کند. اینکه دلمان غذایی را می‌خواهد، ممکن است به این علت باشد که آن غذا حاوی مقادیر زیادی از چیزهایی است که در زندگی خود بیشتر به آن‌ها نیاز داریم. احتمالاً آن غذا سرشار از آرامشی است که تحسینش می‌کنیم و درعین‌حال تاحد زیادی از آن محرومیم. شاید یکی از خواص هلو مهربانی و عطوفتی باشد که آرزویش را داریم و در کار و روابط خود از آن بی‌بهره‌ایم. غذایی که از نظرمان لذیذ است، چیزی را برایمان آشکار می‌سازد که روح و جسممان بدان نیازمند است. غذا می‌تواند یاری‌مان کند نسخه‌هایی کامل‌تر از خودمان را شکوفا کنیم.


۲) غذا ما را به بخش‌هایی پیچیده از وجودمان متصل می‌کند


ما موجودات پیچیده و لایه‌لایه‌ای هستیم. نمی‌توانیم بگوییم تمام بخش‌های مهم وجود ما به‌اندازۀ کافی در معرض دید و توجه قرار دارند. ما گذشته‌ای طولانی و رویدادهای جاری بسیاری داریم که قادر به دیدن تمام آن نیستیم. بنابراین ممکن است بخش مهمی از شخصیت یک فرد در زیر خروارها موضوع دیگر مدفون شده باشد. ممکن است قابلیت شگفت‌زده‌شدن از چیزهای ساده‌ای که در جریان زندگی روزمره اتفاق می‌افتند، در ما کمرنگ شده باشد؛ اما قطعاً نابود نشده و می‌توانیم آن را بازگردانیم.


قدرتِ تداعی‌گر غذاهای خاص آن‌ها را به مجراهای قدرتمندی برای یادآوری خاطرات سودمند تبدیل می‌کند. غذای مناسب می‌تواند دسترسی ما به نواحی فراموش‌شدۀ روان را تسهیل بخشد. ممکن است نیاز یک فرد به خوردن ماهی و چیپس ارتباطی با دوران کودکی او داشته باشد و قسمتی از شادابی و هیجان زندگی در آن دوران را برایش به ارمغان آورد. ممکن است به نوعی خاص از همبرگر احتیاج داشته باشیم تا ما را به انرژی و نشاط ۲۸سالگی در اسپانیا بازگرداند.


به برکت غذاخوردن، شخص می‌تواند بار دیگر با نقاط عطف روزگار گذشتۀ خود ارتباط برقرار کند. منظورمان گذشته‌ای است که گاهی به‌سادگی فراموش می‌شود.


۳) غذا می‌تواند کمکمان کند که زندگی خود را تغییر دهیم


غذاها حامل حکمت‌اند: مهربان باش، خوبی را فراموش نکن، شجاعت را یاد بگیر و....


وقتی سعی می‌کنیم زندگی خود را تغییر دهیم، کاری که اغلب مجبور به انجامش هستیم، غذا می‌تواند به یاری‌مان بیاید. قطعاً باید خود را با چیزهای دیگری مشغول کنیم: کتاب‌هایی که به مسیری درست هدایتمان می‌کنند، دوستان، کار، سفرهای کوتاه در روزهای تعطیل... اما غذا نیز در تلاش برای اصلاح درون، نقشی برای ایفاکردن دارد.


انتخاب رژیم غذایی خاص کافی نیست. استفاده از یک رژیم غذایی شاید برای کاهش وزن مفید باشد؛ اما برای تغییر زندگی به چیزی بیش از آن نیازمندیم. باید در راه رسیدن به یک زندگی منظّم‌تر یا ارتباطِ بیشتر با دیگران از غذا کمک بگیریم. نحوۀ غذاخوردن می‌تواند پشتیبانی برای بلندپروازی‌های ما باشد.


۴) غذا می‌تواند از انحطاط دین جلوگیری کند


یکی از عملکردهای مطبوع دین اجرای مراسم آیینی است. این آیین‌های دینی برای اینکه ما را برای مواجهه با ایده‌ها و تجربه‌های بزرگ آماده کنند، به‌طرز خیره‌کننده‌ای از غذاهایی استفاده می‌کنند که با دقت فراوان انتخاب شده‌اند؛ زیرا این غذاها نماد فضایل خاصی هستند که ادیان بر آن‌ها تأکید می‌ورزند.


برای مثال بودیست‌های ذن را تشویق می‌کردند تا با خوردن آرام یک فنجان چای که با حوصلۀ فراوان دم شده است، به ارزش دوستی بیندیشند. در سال‌های اول مسیحیّت، مؤمنان برای یادکردن از منجی، گوشت قوچ می‌خوردند که حیوانی نجیب و درعین‌حال آسیب‌پذیر است. یهودیان در مراسم خود فطیر و ترب کوهی تند می‌خورند تا شجاعت مؤمنانی را که از مصر گریختند، به یاد آورند.


چیزهای دقیقی که ادیان دربارۀ شیوۀ زندگی‌کردن به‌کمک غذاها به ما می‌گویند، در زمان ما ضرورتاً الزام‌آور نیستند. اما ایده‌ای که با استفاده از غذا مردم را به فکرکردن و احساس‌کردن به شیوه‌هایی خاص تشویق می‌کند، همچنان سودمند و مفید است.


ما باید غذاهایی هم‌تراز با این غذاهای آئینی، یعنی چای، قوچ و ترب کوهی پیدا کنیم که مخصوص به خودمان باشند. یعنی باید ارزش‌هایی را که برایمان از اهمیت زیادی برخوردارند، مشخّص کرده و سپس آن‌ها را با غذاهایی پیوند دهیم که بیشترین هماهنگی را با آن‌ها دارند. در پایان نیز آن‌ها را به‌شکلی منظّم در وعدۀ غذایی خود بگنجانیم و به‌شیوه‌ای آئینی میل کنیم.

ثلاً از آنجا که در زمستان‌های سخت و طولانیِ اروپای شمالی، کره و امریکا فراموش‌کردن فضایل پاگانی همچون خورشید، بدن و خوش‌رویی، بسیار محتمل است، می‌توان آیینی سکولار و مدرن با مرکزیت سه غذای خاص ابداع کرد که در جشن‌ها و مراسم خاص برگزار شود. آن سه غذا می‌توانند لیمو، پاپایا و زیتون باشند. این نگهبانان ارزش‌های کهن در ساعت چهار بعدازظهری زمستانی در سئول یا فرانکفورت به‌شدت در معرض خطر هستند.


۵) آشپزی؛ راهی به‌سوی فردیّت


در آغاز زندگی، مادرهایمان چیزهایی برای ما درست می‌کردند که فکر می‌کردند دوست داریم و در اکثر مواقع نیز اشتباه می‌کردند. ازاین‌رو نمی‌توانستیم هر چه دوست داریم، بخوریم. بنابراین مجبور بودیم سال‌های سال چیزهایی بخوریم که خوش‌حالمان نمی‌کرد.


بخشی از فردبودن و نه صرفاً وجودداشتن، به یادگیری شیوه‌هایی مبتنی است که به ما اجازه می‌دهند جزئیات جهان بیرونی را در هماهنگی با جهان درونی خود بچینیم. یادگرفتن آشپزی نقشی مهم در این موضوع ایفا می‌کند؛ زیرا نشان از سرسپردگی ما به همسوساختن بدنمان با باورهای حقیقی و امیدهایمان دارد.


ما دیگر در غذاخوردن و پذیرفتن آنچه جهان به ما عرضه می‌کند، منفعل نیستیم؛ بلکه یاد می‌گیریم نیازهای خود را تعریف کرده و مطمئن باشیم خودمان می‌دانیم چگونه آن را تأمین خواهیم کرد.


۶) غذا؛ راهی برای برقراری ارتباط


برخی از ما در به‌کاربردن کلمات مهارت کافی نداریم. می‌خواهیم منظور خودمان را منتقل کنیم؛ امّا موفّق نمی‌شویم؛ مثلاً دوست داریم از کسی قدردانی و تشکر کنیم یا بخش‌های پیچیده‌ای از خودمان را برای کسی ابراز کنیم. می‌خواهیم آن‌ها از تخیّلات، مهارت‌ها یا علاقۀ ما به شفافیت و رک‌گویی آگاه باشند.


اما آنچه را به‌سختی می‌توان با کلمات ادا کرد، می‌شود از طریق غذا منتقل کرد. پنۀ مرغ با ریحان تازه می‌تواند به‌اندازۀ نوشته‌ای عاشقانه و طولانی، گویای علاقۀ ما به شخصی باشد. قارچ کبابی می‌تواند به‌معنای نوعی خوشامدگویی صمیمانه باشد. مرغ سوخاری می‌تواند به‌معنای هماهنگی بیشتر بین اعضای خانواده باشد. شربت انبه به‌همراه تکه‌های مربع شکلِ شکلات سیاه، شکلی از آرمان‌شهر را مجسّم می‌کند. غذا نیز مثل موسیقی بی‌پرده و بی‌واسطه است و می‌تواند چیزهای مهم بگوید؛ بدون اینکه لازم باشد از زبان ملال‌آور روزمره استفاده کند. 

7 نکته برای اندازه گیری صحیح فشارخون

با افزایش سن چک کردن فشارخون یکی از مهم‌ترین گام‌ها برای مراقبت از سلامت قلب است. اما خواندن فشارخون صحیح شاید آن‌قدر که به نظر می‌رسد ساده نباشد.


وسایل خود را چک کنید


همیشه مطمئن باشید که وسایل شما درست کار می‌کنند. دستگاه و مچ‌بند فشارسنج شما باید شکل صحیحی داشته و باطری‌های آن نو باشند. اگر از وسایل دستی استفاده می‌کنید مطمئن شوید گوشی آن تمیز بوده و خوب کار می‌کند.


در حالت آرام و ساکن باشید


بر اساس حالت بدن فشارخون ممکن است بالا یا پایین برود. اگر عصبی، نگران و یا مضطرب هستید فشارخون شما بالا می‌رود که این می‌تواند عدد اشتباهی را نشان دهد. چند دقیقه قبل از گرفتن فشار خود نشسته و سعی کنید آرام شوید. همه‌چیز را آماده کنید، بنشینید و چند نفس عمیق بکشید.

مچ‌بند دستگاه کاملاً اندازه و در جای درست باشد


مچ‌بند دستگاه باید کمی بالای ران بسته شود. باید راحت از دست عبور کرده و سپس محکم بسته شود. اگر مچ‌بند دستگاه متناسب با اندازه‌ی دست شما نباشد عدد صحیحی را نشان نخواهد داد.


محل قرارگیری بازو


زمانی که می‌خواهید فشارخون خود را اندازه بگیرید دستتان باید هم‌سطح قلب قرار بگیرد. اگر دست بالاتر از قلب باشد فشار اشتباهاً پایین نشان داده می‌شود و اگر دست پایین‌تر از قلب قرار گیرد فشارخون بالاتر نشان داده خواهد شد.

وضعیت نشستن خود را تنظیم کنید


باید طوری بنشینید که پشتتان تکیه داشته و پاها روی زمین قرار گیرند، این بهترین حالت بدن برای خواندن فشار صحیح است. زمان اندازه‌گیری فشار حرکت نکنید و پاهای خود را در یک حالت نگه‌دارید. عمیقاً نفس بکشید و آرام باشید.


اندازه‌ی فشارخون را بنویسید


هر بار که فشار خود را اندازه می‌گیرید شما یا یکی از اعضای خانواده می‌خواهید عدد را به خاطر سپرده و بعداً آن را یادداشت کنید. بااین‌وجود اشتباهات زیادی ممکن است ایجاد شود. به‌جای این کار فوراً فشار خود را در جایی یادداشت کنید، همچنین عدد آن در حافظه‌ی خود دستگاه نیز ذخیره خواهد شد.


فشارخون خود را در خانه اندازه بگیرید

حتی اگر مرتباً نزد پزشک می‌روید بهتر است طبق یک روال منظم فشار خود را در خانه نیز اندازه‌گیری کنید. در مطب دکتر مسائل زیادی وجود دارد که می‌تواند باعث تغییر در فشار شما شود مانند استرس، عصبانیت از انتظار زیاد، راه رفتن زیاد و خستگی. مرتباً در خانه فشارخون خود را اندازه بگیرید و آن‌ها را یادداشت کنید. این یادداشت‌ها را با خود نزد دکتر ببرید.

طب سنتی کدام عرقیات رابرای استفاده در فصل بهار توصیه می کند؟

بسیاری از مردمان شهرهای سنتی کشورمان همچون شیراز، اصفهان، یزد و کاشان در فصول مختلف سال به جهت دارا بودن خواص درمانی و عطر و طعم دلپذیر، از عرقیات مختلف استفاده می‌کنند و اغلب این نوع عرقیات گیاهی را برای شهرهای دیگر به سوغات می‌برند. اما عرقیاتی که در فصل بهار بیشتر مورد مصرف قرار می‌گیرند، کدام است و چه نفعی برای بدن دارد؟ 

 

دکتر سیدرضا رضایی‌دریاکناری، پزشک و متخصص طب سنتی ایران با اشاره به این‌که مزاج فصل بهار معتدل و کمی رو به گرمی است، می‌گوید: اعتدال فصل بهار در شهرهای جنوبی کشورمان همچون استان فارس از اول اسفندماه احساس می‌شود، اما در شهرهای شمالی و اردبیل که کمی سردسیرتر است، از اواخر اردیبهشت و اوایل خردادماه این مزاج لمس می‌شود و براساس مزاج حاکم بر اقلیم این استان‌ها باید نوع عرقیات مصرفی انتخاب شود. ضمن این‌که جنسیت و سن و سال افراد نیز در نوع و میزان مصرف عرقیات دخیل است. به عنوان مثال جنس مذکر نسبت به جنس مونث مزاج گرمتری دارد و افراد سالمند نسبت به افراد جوان سردمزاج ترند و باید براساس نوع مزاج‌شان نوع عرقیات مصرفی را انتخاب کنند. عرقیات سه طبع گرم، سرد و معتدل دارند که در فصل بهار بهتر است از عرقیات با مزاج معتدل و کمی رو به سردی استفاده شود. به گفته این متخصص طب سنتی عرقیات باید در تمام فصول سال برای خواص درمانی و آرامش بخشی استفاده شوند. 

 

  

سنتی یا صنعتی 

 

عرقیات گیاهی به دو روش سنتی و کارخانه‌ای تهیه و عرضه می‌شود که به گفته دکتر رضایی عرقیات سنتی در مقایسه با انواع صنعتی آن خواص بیشتری دارد و کارآمدتر است. این متخصص می‌افزاید: در هنگام تهیه عرقیات سنتی، اسانس یا همان عصاره گیاه را که روغنی بوده و خواص درمانی قوی‌تری دارد و گرانقیمت است از عرقیات جدا نمی‌کنند، اما در کارخانه‌ها اسانس از عرق گیاه جدا شده و هر کدام به تنهایی و با قیمت‌های مختلف عرضه می‌شود. البته به گفته دکتر رضایی امروزه نیز کارگاه‌های سنتی عرق‌گیری به وسایلی مجهز شده‌اند که اسانس را از عرقیات جدا می‌کند. 

 

  

عرقیات دوآتشه 

 

عرقیات زمانی بیشترین اثر را دارد که به اصطلاح دو آتشه شده باشد. دکتر رضایی می‌گوید: از تقطیر مجدد عرقیات معمولی، عرقیات دو آتشه بدست می‌آید که غلظت بیشتر، آب کمتر و نوع مرغوب‌تری از عرق بوده و مزه و بوی تلخ‌تر، تندتر و معطرتری نسبت به عرقیات معمولی دارد. حال اگر عرق دو آتشه را مجدد تقطیر و از مقدار آب آن بسیار کاسته شود، به آن اسانس‌گیری گویند. اسانس‌ها به‌دلیل غلظت بالا باید در حجم کمتری استفاده شوند و در صورت استعمال موضعی در مقادیر زیاد سبب بروز تاول و در صورت خورده شدن به مخاط گوارشی آسیب رسانده و سبب ایجاد زخم‌هایی در مجاری می‌شوند. 

 

  

بهترین عرقیات برای فصل بهار 

 

با توجه به این‌که در روز‌های بهاری برخی افراد دچار غلیان و تنش و استرس شده و تندخویی و عصبانیت زیادی را تجربه می‌کنند، عرقیاتی که موجب آرامش و کاهش استرس و اضطراب می‌شود، کدام است؟ 

 

دکتر رضایی در پاسخ به این سوال می‌گوید: عرق بهارنارنج، بیدمشک، گلاب و عرقیاتی که از گل یا گلبرگ نارنج، نارنگی یا پرتقال بدست آمده باشد، مفرح جان و شادی‌بخش است و با کمک به آرامش اعصاب در رفع بی‌خوابی موثر است، ضمن این‌که خستگی و رخوت و سستی مربوط به این فصل را از بدن خارج می‌کند. این نوع عرقیات برای همسرانی که بتازگی زیر یک سقف رفته‌اند، شاداب‌کننده و تنظیم‌کننده اخلاط و هورمون‌های بدن است و به میزان زیادی از تنش و تندخویی می‌کاهد. 

 

شکوفه‌های بهار نارنج در سمت جنوب کشور در مقایسه با مناطق دیگر ایران به دلیل گرمسیری منطقه، زودتر و از اوایل فروردین تا خردادماه به بار می‌نشیند و مردمان این شهرها بهتر است در این ماه‌ها بیشترین استفاده را از عرق و مربای بهار نارنج ببرند. 

 

  

آجیل‌خورها عرقیات با طبع سرد بخورند 

 

به گفته این متخصص طب سنتی عرق کاسنی طبع معتدل رو به سرد و عرق شاتره طبع بسیار سردی دارد و برای رفع گرمی ناشی از مصرف تنقلاتی همچون انواع آجیل و شیرینی‌  بسیار اثرگذار است و جوش‌های پوستی ناشی از گرمی مزاج را رفع کرده و با کمک به پاکسازی کبد، خون را تصفیه و پوست را جلا داده و شفاف می‌کند. البته مصرف عرقیات با طبع سرد برای سرد مزاجان سبب سردی اعضا و افت فشار خون و گیجی و منگی و رخوت می‌شود. به گفته دکتر رضایی، عرقیات با طبع سرد تضعیف‌کننده قوای جنسی و عرقیات با طبع معتدل روبه گرم، ضمن مفرح بودن تقویت‌کننده میل جنسی‌است. 

 

  

استشمام و ماساژ 

 

آیا عرقیات علاوه بر مصرف خوراکی، منافع شان از طریق استشمام و ماساژ بر روی پوست قابل انتقال است ؟ دکتر رضایی با تائید این پرسش می‌افزاید: می‌توانید چند قطره گلاب بر روی بالش تان بپاشید یا در قسمتی از اتاق خواب خود مقادیری از آن را در ظرفی بریزید و به واسطه استنشاق آن به آرامش برسید و سرخوش شوید. به گفته این متخصص از عطر گلاب در فضای عزاداری‌ها و مراسم سوگواری و در انواعی از شیرینی‌ها همچون حلواها به دلیل ایجاد آرامش در سوگواران استفاده می‌شود . همچنین چند قطره از برخی انواع عرقیات را می‌توانید روی عضوی از بدن بریزید و آن موضع را ماساژ دهید.علاوه بر ماساژ، عطر و اسانس عرق از طریق پوست نفوذ کرده و آرامش بخش است. در غرب بیشتر افراد هنگام استحمام و غوطه‌وری در آب وان از عصاره اسطوخدوس که خاصیت ضد درد دارد استفاده می‌کنند.  

 

دکتر رضایی در پاسخ به این پرسش که عرقیات تا چه مدتی خاصیت خود را حفظ می‌کنند، می‌گوید: مدت ماندگاری عرقیات از یک تا دو سال است و بیشتر از این مدت ماده موثره و خواص درمانی عرقیات بتدریج کاهش می‌یابد. عرقیات باید در جای خنک همچون یخچال نگهداری شود و هر گونه تغییر در عطر و طعم و رنگ عرقیات نشان‌دهنده کیفیت پایین و غیرقابل مصرف شدن آن است. 

 

به توصیه دکتر رضایی، خانواده‌های ساکن در شهرستان‌ها که در مناطق روستایی زندگی می‌کنند، در این فصل می‌توانند شکوفه‌ها و گلبرگ‌های جدا شده از درخت پرتقال، نارنج، نارنگی، به یا سیب را که روی زمین ریخته در خانه به روش سنتی در ظروف کوچک مخصوص، عرقگیری کرده و برای خانواده مورد استفاده قرار دهند. 

علت سرگیجه شما شاید این بیماری ها باشد

دکتر بابک آزادنیا متخصص بیماری‌های مغز و اعصاب، با بیان اینکه برخی بیماری‌های مغزی، خود را به صورت سرگیجه نشان می‌دهند، تصریح کرد: در مواردی هم وجود بیماری‌های گوش و قلبی - عروقی علت وقوع سرگیجه در افراد است. در صورتی‌که منشأ سرگیجه بیماری‌های مغزی باشد، این مساله به صورت دائمی بوده و بیمار دچار شدت و ضعف در سرگیجه می‌شود. بیماری‌های مغزی، برخی تومورها که موجب درگیری عصب هشتم می‌شود و عفونت مخچه، مننژیت، سکته و بیماری‌های التهابی مانند ام.اس در 30 درصد از موارد خود را به صورت سرگیجه، نشان می‌دهند. 

 

البته نوع سرگیجه نیز در تشخیص علت آن بسیار مهم است. به طوریکه در سرگیجه واقعی بیمار احساس چرخش اتاق را به دور سر خود دارد، اما سرگیجه کاذب به صورت سیاهی رفتن چشم‌ها و سبکی سر است. هدف واقعی ما از سرگیجه، سرگیجه واقعی است که در آن فرد دچار عدم تعادل و حرکت محیط به دور سر خود می‌شود، اما در سرگیجه کاذب منشاء، مغزی نبوده و در بیشتر موارد علل عروقی یا خونی برای آن وجود دارد. 

 

آزادنیا یکی از مهم‌ترین علل سرگیجه را بیماری‌های گوش دانست و اعلام کرد: ویژگی سرگیجه در بیماری‌هایی که مربوط به گوش است، به صورت حمله‌ای بوده و همراه با تهوع و استفراغ فراوان است که، امکان دارد پس از استفراغ فرد به حالت طبیعی بازگردد. از دیگر ویژگی‌های سرگیجه با منشاء بیماری‌های گوش این است که، با تغییر وضعیت سر هنگام بلندشدن و خوابیدن سرگیجه تشدید می‌شود. سرگیجه‌ای که مربوط به بیماری‌های گوش است به مرور زمان خفیف شده و بهبود می‌یابد. 

 

در صورت ابتلا به سرگیجه در مرحله اول باید به متخصص بیماری‌های مغز و اعصاب مراجعه کرد، تا با معاینه و گرفتن شرح حال از بیمار علت سرگیجه را تشخیص دهد. درمان سرگیجه وابسته به علت بیماری است و در صورتی‌که منشاء آن بیماری خطرناکی نباشد، از داروها به صورت درمان علامتی استفاده می‌شود. از آنجا که پیش از تشنج فرد دچار سرگیجه می‌شود، بنابراین بهتر است در صورت داشتن سرگیجه هرچه سریع‌تر به یک متخصص مغز و اعصاب مراجعه شود.